عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

یه عکس...

نظرات 6 + ارسال نظر
تنها سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:29 ق.ظ

قشنگِ نازنین من که تو باشی

دیگر از هیچ نگاهِ هراسانی، هراس ندارم

دیگر از این همه هیچ، مکدّر نمی شوم

و دل دلِ قشنگ دوست داشتن را

سر مشق ِ دلها می کنم ...

تنها سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:33 ق.ظ

این کوچولو محشره همه چیزش
صدفی با تمام معناست.


خوشبحال کسی که بغلش کرد و بوسیدش .

* سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 ق.ظ

هیچکس

همه چیز را

برای همیشه به باخت نمی دهد.

این بازی دوستی آنقدر ادامه خواهد داشت

که یا سپیده سر بزند

و یا ما

لباسی سفید به تن کنیم.

* سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:42 ق.ظ

چه نزدیک بودی تو

و من چه دور بودم !


در سالیانی که بر سرم گذشته است بی حاصل ...

ــــــــــــــــــــــ

غمگینم،

چونان پیرزنی

که آخرین سربازی که از جنگ برمی‌گردد،

پسرش نیست....



[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:59 ب.ظ

چه غریبانه عاشقیم....................

تنها سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:36 ب.ظ


تنها
هنگامی که خاطره‌ات را می‌بوسم در می‌یابم دیری‌ست که مرده‌ام
چرا که لبانِ خود را از پیشانیِ خاطره‌ی تو سردتر می‌یابم. ــ
از پیشانیِ خاطره‌ی تو
ای یار!
ای شاخه‌ی جدا مانده‌ی من!



... که حتا خودتم ندونی دیگه چی میخای!... امان از هجوم یکباره ی هزار تا فکر ِ بی حاصل.. امان از این غمی که هر بار میدوه توی گلوم...امااان از این روزهای سخت ِ تنها...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد