عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

خواستن...

لعنــــــــــت به همه ضرب المثل های جهان
که هروقت لازمشان داری،
برعکس از آب درمی آینـــــــــد...
مثلا همین حـــــــــــــــالا
که من تو را میخواهم
و طبق معمول،
خواستن نتوانستن است!

دنیای ما...

دردنیای ما، حتی گرگها هم افسردگی گرفته اند...
و دیگر گوسفندان را نمی درند!
به نی چوپان گوش می دهند و می گریند....!

نگاهت...

نگاهت رنج عظیمی است،

وقتی بیادم می‌آورد که چه چیزهای 
فراوانی را هنوز به تو نگفته‌ام...

حبس...

دوست داشتم یادت را طلاق دهم ...

اما از پس مهریه ی سنگین خاطراتت بر نیامدم ...

این است دلیل حبس در تنهائیم ...

زمین ...

آخرین برگ سفرنامه باران این است:

" که زمین‌ چرکین است "