عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

تورا...

تورا گم کرده ام امروز.....
و حالا لحظه های من .....

گرفتار سکوتی سرد و سنگینند ...
و چشمانم که تادیروز به عشقت می درخشیدند
نمی دانی چه غمگینند !!!
چراغ روشن شب بود ...
برایم چشم هایت
ونمی دانم چه خواهد شد پر از دلشوره ام .....
بی تاب و دلگیرم ...

نظرات 1 + ارسال نظر
تنها شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:36 ب.ظ

سلام صدف جان رسیدنت بخیر
وجودت در دریا اجباری است این و میدونستی و غیبت داشتی ؟
دریاست که باید به دنبال صدف گم شده اش باشد نه صدف به دنبال نور ...

همیشه موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد