ﮔﯿﺴﻮی ﺗﻮ ﻗﺼﻪ ای ﭘﺮ از ﺗﻌﻠﯿﻖ اﺳﺖ ,
ﺟﻤﻌﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺎﺻﻠﺶ ﻓﻘﻂ ﺗﻔﺮﯾﻖ اﺳﺖ
ﻣﻮﻫﺎت ﭼﻠﯿﭙﺎﯾﯽ و اﺑﺮو ﮐﻮﻓﯽ ,
ﺧﻂ ﻟﺐ ﺗﻮ ﭼﻘﺪر ﻧﺴﺘﻌﻠﯿﻖ اﺳﺖ
هرکه فرهاد شود در ره عشق همه کس در نظرش شیرین است تهمت کفر به عاشق نزنید عاشقی پاکترین آیین است
تا دست به قلم میبَرَم سراغِ تو را میگیرند کلمات. چه بنویسم؟