عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

یا رب...

سراغ یار می پرسم به هرکس می رسم اما

به خود آهسته می گویم که یا رب بیخبر باشد

گریه...

و قرنهاست گریه های خدا نامش باران است...

دوست...

فریاد مردمان همه از دست دشمن است

فریاد ما از دل نامهربان دوست

وقتی می آیی..

وقتی می آیی

یک بغل با خودت

گل شیپوری بیاور

رضا کاظمی