نفس می کشم نبودنت را
نیستی
هوای بوی تنت را کرده ام
می دانی
پیرهن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است
تو نیستی
آسمان بی معنیست
حتی آسمان پر ستاره
و باران
مثل قطره های عذاب روی سرم می ریزد
تو نیستی
و من چتر می خواهم ...
هر چیزی که حس عاشقانه و شاعرانه می دهد در چشمانم لباس سیاه پوشیده...
خودم را به هزار راه میزنم
به هزار کوچه
به هزار در
نکند یاد آغوشت بیفتم ...
نیمه ی شعبان گل نرگس شکفت
چلچله از شادمانی شب نخفت
هر چه زیبایی خداوند افرید
جملگی در غنچه ی نرگس نهفت. ...
نیمه شعبان بر عاشقان حضرتش مبارک
تمامـ حرفـ دلمــ اینـ استــــــ ...
منـ عشقـ را بهـ نامـ ...
تو آغاز کردمـ ...
و در هر کجایـ ...
عشقـ کهـ هستیـ ...
آغاز کنـ مرا ...
یک نفر همره باد …
آن یکی همسفر شعر و شمیم…
یک نفر خسته از این دغدغه ها ،
آن یکی منتظر بوی نسیم…
همه هستیم در این شهر شلوغ،
این کفایت که همه یاد همیم...