شاملو: عشق ما نیازمند رهاییست نه تصاحب. در راه عشق ایثار باید نه انجام وظیفه.
با تو نیستم
تو نخوان
با خودم زمزمه میکنم
.
.
.
من خوبم ... من آرامم...
فقط کمی...
تو را کم آورده ام.
هنوز هم وقتی باران می آید
تنم را به قطرات باران می سپارم
می گویند باران رساناست
شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند
من برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم
زیرا درگیر دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند...