عید است ولی بدون او غم داریم
عاشق شده ایم و عشق را کم داریم
ای کاش که این عید ظهورش برسد
اینگونه هزار عیــــد بــا هم داریم
از درد خسته باشم تا کی صبور یاشمدر آرزوی وصلت جان است و دل روانهبر عاشقان نظرکن ای منتهای خوبیاز روی نازنینت دل را تو کن نشانهاز چشم دل نوازت وز نور جان فزایتمدهوش و بی قرارم باقی همه بهانهدر سینه شقایق عطرتو می تراوددر لوح جان عشاق نام تو جاودانهتا بگذری از اینجا ای وای بر دل ماچون خاک زیر پایت برخیزم از میانه“
از درد خسته باشم تا کی صبور یاشم
در آرزوی وصلت جان است و دل روانه
بر عاشقان نظرکن ای منتهای خوبی
از روی نازنینت دل را تو کن نشانه
از چشم دل نوازت وز نور جان فزایت
مدهوش و بی قرارم باقی همه بهانه
در سینه شقایق عطرتو می تراود
در لوح جان عشاق نام تو جاودانه
تا بگذری از اینجا ای وای بر دل ما
چون خاک زیر پایت برخیزم از میانه“