امشب دوباره غرق در تمنای دیدنت
سرمه ی انتظار به چشمانم میکشم...
امشب دوباره تو را گم کرده ام
میان آشفته بازار افکار مبهمم
توی کوچه های بی عبور پاییزی
دستان گرمت را
...
نگاه مهربانت را
شانه های بی انتهایت را
منتظر نشسته ام...
گذشت . . .به انتظار فصل تو .... تمام فصلها گذشتساله های که چشمانم به راهت ماند . . .ولی با گذشت اون سالها به آرزوی خود رسیدم و مسرور از رسیدنم....من بودنت را نفس کشیدنت را و صدای گامهایت را خواسته ام
گذشت . . .
به انتظار فصل تو .... تمام فصلها گذشت
ساله های که چشمانم به راهت ماند . . .
ولی با گذشت اون سالها به آرزوی خود رسیدم و مسرور از رسیدنم....
من بودنت را
نفس کشیدنت را
و صدای گامهایت را خواسته ام