عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
درباره من
منو درگیر خودت کن تا جهانم زیر و رو شه
تاسکوت هر شب من با هجومت روبرو شه
بی هوا بدون مقصد سوی طوفان تو میرم
منو درگیر خودت کن تا که آرامش بگیرم
ادامه...
******
دوشنبه 23 اسفندماه سال 1389 ساعت 08:12 ق.ظ
زندگی خوابی است که بیدار شدنش مرگ است
من بیدار شده ام و به مرگم رسیده ام و می گویم مرگ فقط از بین رفتن جسم نیست چون بقول احمد شاملو جسم جنازه هوشیار است . نبودن نیمه ی وجودت در کنارت و بودنش با دیگری سختتر از مرگ جسم است . می دانستم و پذیرفتم پس باید تحمل کنم نه صبر چرا که صبر اگر نامش بنهم بیهوده است .
زندگی خوابی است که بیدار شدنش مرگ است
من بیدار شده ام و به مرگم رسیده ام
و می گویم مرگ فقط از بین رفتن جسم نیست چون بقول احمد شاملو جسم جنازه هوشیار است .
نبودن نیمه ی وجودت در کنارت و بودنش با دیگری سختتر از مرگ جسم است .
می دانستم و پذیرفتم پس باید تحمل کنم نه صبر چرا که صبر اگر نامش بنهم بیهوده است .
تقدیم به سنگ صبورها
سلام عزیزم دیگه در گیره درسام ایشالا تابستون بیشتر میام