عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

باور دار...

قلک خاطراتم را

شکستم

جز سکه ی نگاه توام

هیچ باوری نبود

باور دار

                            مهرجردی


نظرات 3 + ارسال نظر
ناشناس سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:49 ق.ظ http://WWW.LOST300.BLOGSKY.COM

سلام به وبلاگ من هم تونستی یه سر بزن . اگه خواستی یه نظر بزار تا لینکت کنم اما منم لینک کن . مطالب جالبی تو وبلاگت بود .مرسی

تنها سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:26 ب.ظ

تورا چگونه بسرایم ای نازنینم ؟
سیراب شدم

از پاکی نگاهت

تطهیر یافتم

در معبد چشمانت

در ورای فکرها

تورا چگونه بسرایم ؟

که شب

در نگاه ژرف تو

آرام

نشسته

* سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:30 ب.ظ

مشتی آبــــــ از کفــــ دریا بـــردار

مشتی خاک از کویـــــــر

قلبـی دیگــــر قالــــب بزن

و در سینه ام تعبیهـــــ کن

برای عشق تو


"‌‌ یک قلب کافـــی نیســـت !‌"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد