عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

چشم های...

با این شراب ها

مست نمی شوم دیگر.

باید سراغ چشم های تو بیایم!!

                          رضا کاظمی

نظرات 16 + ارسال نظر
امید جمعه 13 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:03 ب.ظ http://garmak.blogsky.com/

یک پیاله اش هزار سال مستت می کند

گرفتی ذره ذره بنوش تا تمام نشود


رسیدن بخیر بانو صدف
نگرانت بود دریای آبی دل ما

ممنون امید خان.

* یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:23 ب.ظ

؛برهنه خوشحال ؛

پاسبان مردی به راھی دید و گفتا کیستی؟
گفت: فردی بی خیال و فارغ و آزاده ام

گفت: از بھر چه می رقصی و بشکن می زنی؟
گفت: چون دارای شور و شوق فوق العاده ام

گفت: اھل خاک پاک اصفھانی یا اراک؟
گفت: اھل شھر آباد و خوش آباده ام

گفت: خیلی شاد ھستی، باده لابد خورده ای
گفت: ھم از باده خور بیزارم، ھم از باده ام

گفت: از جام وصال نازنینی سرخوشی؟
گفت: از شھوت پرستی ھم دگر افتاده ام

گفت: پس شاید قماری کرده ای، پولی برده ای
گفت: من در راه برد و باخت پا ننھاده ام

گفت: پولی از دکان یا خانه ای کش رفتھ ای؟
گفت: دزدی ھم نمی چسبد به وضع ساده ام

گفت: آخر ھیچ سرگرمی نداری روز و شب؟
گفت: سرگرم نمازو سجده و سجاده ام

گفت: لابد ثروتی داری و دلشادی به پول؟
گفت: من مستضعف و مسکین مادر زاده ام

گفت: آیا راستی آھی نداری در بساط؟
گفت: خود پیداست این از وصله ی لباده ام

گفت: گویا کارمند ساده ای یا کارگر؟
گفت: بی کارم ولی از بھر کار آماده ام

گفت: بی کاری و بی پولی؟ پس این شادی ز چیست؟
گفت: یک زن داشتم، اینک طلاقش داده ام!

آوا چشم آبی یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:15 ب.ظ http://http://gfffff.blogfa.com/

سلام صدف جون خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟//


♥♥♥
__♥♥_♥♥
_♥♥___♥♥
_♥♥___♥♥_________♥♥♥♥
_♥♥___♥♥_______♥♥___♥♥♥♥
_♥♥__♥♥_______♥___♥♥___♥♥
__♥♥__♥______♥__♥♥__♥♥♥__♥♥
___♥♥__♥____♥__♥♥_____♥♥__♥
____♥♥_♥♥__♥♥_♥♥________♥♥
____♥♥___♥♥__♥♥
___♥___________♥
__♥_____________♥
_♥_____♥___♥____♥
_♥___///___@__\\__♥
_♥___\\\______///__♥
___♥______W____♥
_____♥♥_____♥♥
_______♥♥♥♥♥
@...............@..........@............@@@@@.........@ @@..........@@......@.....@......@.........@......@.....@ @.@........@.@....@.........@....@.........@....@.........@ @..@......@..@....@@@@@......@@@@@....@@@@@ @...@....@...@....@.........@...............@....@.........@ @....@..@....@....@.........@...............@....@.........@ @.....@@.....@....@.........@...............@....@.........@
@......@.......@....@.........@................@....@.........@

تنها سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:38 ق.ظ

دل ما چون به هم شد آشنا آهسته آهسته

شکوفا شد بهار عشق ما آهسته آهسته
تو را من دوست می دارم هزاران بار دیگر هم


کنم تکرار باز این جمله را آهسته آهسته

و من یک عمر هستم همسفر با تو

که هر دم می شوم خوشبخت تر باتو

اگر بار دگر هم در جهان آیم شوم باز آشنا باتو

بسان پیچکی گردم ،شوم مجنون تو آهسته آهسته

تو را جویم ز آب دیدگان خود

شوم از دوریت گریان و آشفته
خدایا بار دیگر بینم آن زیبا رخ شیدا را

تا کنم شکر تورا آهسته آهسته؟؟؟

محدثه دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:57 ب.ظ http://www.mohadese.mahblog.com

سلام عزیزم متن قشنگی بود ..ممررررررسییییی

تنها چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 07:59 ق.ظ

آرامتر سکوت کن ...

صدای بی تفاوتی هایت آزارم می دهد ...

* چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:13 ق.ظ

پس از چند سال ...

مرد توی تختخواب کتاب می خوند
زن روبروی آیینه وایستاده بود و در حالی که خودش رو انداز ورانداز می کرد گفت:
” دارم پیر می شم ، چاقم شدم ، دیگه خوشگل نیستم … ”
اینا رو می گفت و منتظر واکنشی از طرف مرد بود
ولی هر چی از دیوار صدا دراومد از مرد هم اومد
تا اینکه زن خودش گفت : لااقل تو یه کم ازم تعریف کن
مرد سرش رو از روی کتاب برداشت و گفت :
چشمات عزیزم !
چشمات !
چشمات هنوز خوب می بینند !!!

آوا چشم آبی پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 07:35 ب.ظ http://http://gfffff.blogfa.com/

آسمان دیده ام ابری شده

شانه ای کو؟ تا بگریم زار زار

رعد و برق بی پناهی می زند

روی تکرار سکوتی مرگبار

پرتو نوری مرا دعوت نمود

تا که اسرار دلم تبعید شد

کنج یک مخروبه متروکه ای

حکم توقیف دلم تمدید شد

در زمستانی که می اید ز راه

یک نفر از شهرتان خواهد گذشت

آسمان دیده اش ابری شده

خسته پا،دامن کشان ،خواهد گذشت

تنها چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:26 ق.ظ

ای صدف بانو که ما را با وبلاگت تنها گذاشتی

سلام
هرجا که هستی دوستت داریم و امیدواریم موفق باشی

* دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:31 ب.ظ

ای خدا از دست صدف خانم
بابا بخدا ماهم دل داریم
پس دوستای خوبه وبلاگتو چرا تنها گذاشتی ؟
بی وجدان

تنها چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:15 ب.ظ

سلام و بسلامتی بانوی خوش سلیقه که توجه به نظرات وبلاگ داشتی .
همه جوره عزیزی

تنها پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:09 ب.ظ

صدف بانو بزار بعضی وقتها باشی عزیزم
دلتنگت میشم

wizard.legend73 پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:42 ب.ظ http://www.allthings73.blogsky.com

سلام اجی
خوبی؟
چه خبر؟
سلامتی؟

محدثه دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:49 ب.ظ http://www.mohadese.mahblog.com

سلام عزیزم خیلی عالی بود موفق باشی،بازم بهمون سربزن

کاوه جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:33 ب.ظ

سلام صدف
خوبی
بابا دل تنگ نوشته های زیبات شدم بخدا
دوستـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ت دارم

* چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:25 ق.ظ

میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست

و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست. میلادتو معراج دستهای من است

وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم

؛ تولدت مبارک عزیزم ؛

ممنون عزیزدل.
خداییش خوشحال شدم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد