عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

اشــکهایـ ...

اشکهای من از غصه نیست

فقط...
چشمهای من خجالتیست
چشمانم به وقت دیدنت " عرق " میکند !

اما...

تو این را باور نکن...

غصه از اشکهای من میبارد...!

نظرات 7 + ارسال نظر
محدثه جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:28 ب.ظ http://www.mohadese.mahblog.com

سلام خیلی شعر قشنگی بود

امید جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 ب.ظ

عرق چشمهایت از خجالت است
کاش قدر این حیای چشمهایت را بداند

امید جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:01 ب.ظ

حالتان چطور است؟

درود بر صدف های دریایی با درها گران

پرستو یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:39 ق.ظ http://www.mehrabeeshgh.blogsky.com

gholbooonet na baba che aziatiiiiiiiii amozeshe dg
montazeretaaaaaaam

* یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:46 ق.ظ

هیچ وقتـــ

و من هرگز فراموش نمیکنمـــ

عمق اولین نگاه ت را ...

طعم اولین بوسه ت را ...

و گرمای اولین هم آغوشی ات را ... !!!

* یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:49 ق.ظ

د ی د ا ر ... یک به یک فاصله هارو بردار !

؛ عشق من ؛

* دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:19 ق.ظ


چه میجویی در این خانه که خود ویرانه اش کردی!
چه میخواهی از این عاشق که خود دیوانه اش کردی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد