عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

رضا کاظمی...

آمدنت به ناگهان،

                      زیباست

آرام و آراسته؛ نه!

نظرات 6 + ارسال نظر
عباس دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:46 ب.ظ

بلههههههههههههه...........

امید سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:32 ق.ظ http://garmak.blogsky.com/

هر دوش زیباست
هم ناگهانی و هم آهسته و ارامش

* سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:40 ق.ظ


سفر بهترین خاطرات زندگی را به ارمغان می آورد .

* سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:24 ق.ظ

●●●...یادته در گوشم چی گفتــ ــی؟!...:از تو عاشقتــــ ـر نیستـــ ،اگه باشه من نمیخوام بپبینمش●

چی گفتم؟؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:34 ق.ظ

روزی از همراه زندگی ام

انتظار استواری داشتم

همچون کوه،ولی شکننده یافتمت

همچون شیشه!


تا که توبه کردم ازت

واقعا؟؟؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:36 ق.ظ

هیچ کس با من در این دنیا نبود...

هیچ کس مثل من تنها نبود...

هیچ کس دردی ز دردم برنداشت...

بلکه دردی نیز بر دردم گذاشت...

دلم تنگه...

دلم اندازه حجم قفس تنگه...

سکوت از کوچه لبریزه...

صدایم خیس و بارانیست...

نمیدانم چرا پاییز در قلب من طولانیست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد