عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

امشــــب...

  امشب ای ناز ،چه دلتنگ نگاهت شده ام  

باز ای مونس جان چشم براهت شده ام

 برق چشمان تو امشب به سکوتم خندید 

   چونکه دیوانه ی آن چهره ای ماهت شده ام

نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:54 ب.ظ

اون شبای قشنگ وقتی می خوابیدی
بیدار می موندم واسه لمس دستات

ساعت دیواری اگه میزاشت
گوش میدم به آروم نفس هات


اون شبای قشنگ وقتی می خوابیدی
بیدار می موندم تا ببینمت خوب


یه دل سیر ببوسمت نفهمی
آروم تر بخوابی نازه محبوب

* جمعه 17 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:00 ق.ظ

یه مترسک شکسته ٫عمری لباش و بسته

شده همدست کلاغها ٫شاهد غارت باغها

می بینه اما نمی خواد ٫کلاغها تنهاش بذارن

ببرن هر چی که می خوان ٫هر کی رو می خوان بیارن

اخه تو امید باغی ٫نه مترسک شکسته

آخ مگه ندیدی وحشت رو تن گلها نشسته

تو یه رخت باغبونی ٫تو چرا نامهربونی

واسه دلخوشی گلها تو از انتظار می خونی

انتظار و چشم به راهی عادت چشمای خسته

دلخوشی های خیالی بغض گلهای شکسته




* گل باغ زندگیم فدات بشم الهی *

[ بدون نام ] جمعه 17 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:22 ب.ظ



تحمل میکنم بی تو به هر سختی

به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی....

* جمعه 17 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:27 ب.ظ

می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را

حتی اگر نباشی می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را

* جمعه 17 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:28 ب.ظ

با تیشه خیال تراشیده ام تو را

در هر بتی که ساخته ام دیده ام تو را

از آسمان به دامنم افتاده آفتاب؟

یا چون گل از بهشت خدا چیده ام تو را

هر گل به رنگ و بوی خودش می دمد به باغ

من از تمام گل ها بوییده ام تو را


؛قیصر امین پور؛

سانی دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:45 ق.ظ http://www.sani68.blogsky.com

سلام
قشنگ بود مرسی
لینک کردم به منم سر بزن خوشحال میشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد