عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

همیشه...

همیشه از نگاه تو با تو عبور می کنم  

از اینکه عاشق  توام حس غرورمی کنم

دوباره با سلام  تو  تازه ی تازه می شوم   

 با نفس ساده ی تو  غرق ترانه می شوم

نظرات 4 + ارسال نظر
* جمعه 10 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:18 ب.ظ

تاثیر چشم های تو بیش از حد است ، نیست؟

این قدرها زیاده روی هم بد است، نیست؟

با پلک های زلزله خیزت قبول کن

از بین رفتن همه صد در صد است، نیست؟

هر کس که کوله بار دلش غیر یاد توست

در امتحان خانه به دوشی رد است،نیست؟

زیبا شدن که حاصل بهبود نسل هاست

در خانواده تو جد اندر جد است، نیست؟

من با تو زوج می شوم و فرد می شوم

یک جمع دوستانه خودش مفرد است ، نیست؟

با خود بگویم فدایت بشم بنظرت حقم ، نیست ؟

عسلی شنبه 11 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:17 ق.ظ http://poriyaandasal.blogfa.com

اپـــــــم [چشمک]

علی شنبه 11 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:43 ب.ظ http://www.togan.blogfa.com

سلام.
مرگ!! مرگ!! مرگ!!
با تو نیستم! موضوع شعر جدیدمه....زود بیا، منتظرم ها...[لبخند]

[گل][گل][گل][گل]
به سلام ها دل نمی بندم، از خداحافظی ها غمگین نمی شوم، دیگر عادت کرده ام به تکرار یکنواخت شکستنم...
[گل][گل][گل][گل]

علی شنبه 11 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:44 ب.ظ http://www.togan.blogfa.com

سلام.
مرگ!! مرگ!! مرگ!!
با تو نیستم! موضوع شعر جدیدمه....زود بیا، منتظرم ها...[لبخند]

[گل][گل][گل][گل]
به سلام ها دل نمی بندم، از خداحافظی ها غمگین نمی شوم، دیگر عادت کرده ام به تکرار یکنواخت شکستنم...
[گل][گل][گل][گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد