عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

عکس...

نظرات 3 + ارسال نظر
* دوشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:41 ب.ظ

برف خیال تو


در دستهای دوستی من ـ

بیش از دمی نماند!

دیگر از آن طلوع طلایی چه مانده است؟

جز این غروب زرد...!

روز خوشی که دیدم ـ

آیا به خواب بود...؟

[ بدون نام ] دوشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:23 ب.ظ


بهم گفت بی معرفت ... اینم رو اون قبلی ها

بازم میگم فداش بشم

؛ الهی؛

علی دوشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:18 ب.ظ http://www.togan.blogfa.com

سلام. خوبی؟؟[لبخند]
[گل][گل][گل]
مانده ام تنها و کس از این دلم یاد نکرد....
[گل][گل][گل]
امیدوارم منو ببخشید، چون یه مدت امتحان داشتم و نتونستم اون جور که باید بهتون سر بزنم. البته هنوز دو تای دیگه دارم. ولی چه کنم که دلم طاقت نیاورد و دوباره دست به قلم شدم. امیدوارم خوشتون بیاد. حتما بعد از امتحاناتم از خجالتتون در میام. این همه پر حرفی کردم که بگم آپم :
1. تسکین
2.تنها
3.در پای تو می مانم
[لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد