عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

دو چیز...

دو چیز همیشه یاد آدمهاست، دوست خوب و روزهای خوب... 

اما یه چیز هرگز از یاد آدمها نمیره... 

روزهای خوبی که با دوستای خوب گذشت...

 

نظرات 10 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:46 ب.ظ



بر لحــظه هـــای مــن که می باریــــــــ

مـــن و آسمــــــانــــــ

ســاعــــــت هــــا

بـا رنــــــگــیــنکــمــان خیــــــــال تو

عشقبـازی می کنیمـــــــــــღــــ

* یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:47 ب.ظ

تورا چگونه بسرایم ؟
سیراب شدم

از پاکی نگاهت

تطهیر یافتم

در معبد چشمانت

در ورای فکرها

تورا چگونه بسرایم ؟

که شب

در نگاه ژرف تو

آرام

نشسته

[ بدون نام ] یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:51 ب.ظ

__ارزش بودنـتـــــ را از اندیشــه ی یکـــــ لحظه نبودنتـــــــ میتوان فهمیـــــد__

بخدا راست میگم

* یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:58 ب.ظ

وجودم تنها یک حرف است و زیستنم تنها گفتن همان یک حرف


باور نداشتم که در آن تنگنای غم

رحم آورد به زاری و عجز و نیاز من

ناگاه ، چون فرشته ی رحمت فرا رسد

در رنج چاره سوز ، شود چاره ساز من



او بود و عشق بود و صفا بود و آرزو

می ریخت گویی از درو دیوار بوی عشق

حرف وفا به دیده و صد راز در نگاه

شیرین بود ز راه نظر گفتگوی عشق



در چشم دلفریبش ، غوغای شوق بود

تک ستاره ی عمرم دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:02 ق.ظ

در آغوش مهتاب

در عصری بی آفتاب بی مهتاب

* دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:35 ق.ظ

منو درگیر خودت کن تا که آرامش بگیرم

کاملاْ اعتقاد دارم

[ بدون نام ] دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:26 ب.ظ

ღ دریــــــــــای آرامم صدف بانو ღ

ღ ღ حالا که آمده ای چــترت را بردار ، اینـــجا بــجز مــهربــانی چیزی نــمی باردღღ


دلــــــم تـــــو و تنها تـــــو را می خواهد ...

تنها دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:29 ب.ظ

گل رز ُ وحشی تنها ست

* دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:44 ب.ظ

یه وقتایی هست که اونقدر داغ میشم که قلبم میخواد بترکه...
یه وقتایی هست که اونقدر ناراحتم که دلم میخواد دااا..د بزنم...
یه وقتایی هست که اونقدر گیج میشم که نمیدونم باید چیکار کنم....
یه وقتایی هست که ضربان قلبم مثل زلزله ...ریشتری تنم رو تکون میده...

نمیدونم چی میخوام....نمیدونم برنامه ام چیه....نمیدونم چه مرگمه...ناراحتم,عصبانی ام,تنم میلرزه,میترسم,......,......

فکر کنم ! این موقع ها:

دلم تو رو میخواد.

بهت احتیاج دارم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:21 ب.ظ

سلام
می دونی چرا؟
چون مدام تو ذهنه شون مرورش می کنن.

سلام.
شما؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد