عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

عاشقی...

چون عاشقی آمد، سزاوار نباشد این گفتار که : خدا در قلب من است ، شایسته تر آن که گفته آید : من در قلب خداوندم. 

                                                                         جبران خلیل جبران

نظرات 11 + ارسال نظر
رضا پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:43 ب.ظ http://hamrahi.blogsky.com

سلام و درود
دوست عزیز من از آنجا که به رویام بها میدم خودم را نزدیک میکنم به آنچه آرمانی تر است ولی به هر حال می تونید بیایید و ببینید چقدر با این روحیات نزدیک هستید .من سعی کردم که زیاد سلیقه هام را عنوان نکنم و آنچه را که زیباتر و به واقعیت نزدیک تر هست بیان کنم.
خواستی بگو تبادل لینک کنیم.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:55 ب.ظ

جسمت را برای کسی عریان کن که روحش را برایت عریان کرده باشد.چارلی چاپلین

تنها پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:01 ب.ظ

برای توتوکه تمام هستیم هستی برای تو


دلم برایت تنگ شده

برای بی قراری هایت،

و برای نگرانی هایت،

اینجا که هستم همه چیزفراهم نیست!

صدایت نیست!

سایه ام به تنهایی روی دیوار می نشیند،

و سیب ،لبهایم را لمس نمی کند!

دوباره شاید بی حسی!

* پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:08 ب.ظ

دیشب راباخیالی گذراندم ،

خیالی که همجون شهاب بر ارابه های نور سوار بود!

وقتی سقوط کردم ،

به آرامش ِ چشمانت رسیدم..........

تنها پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:56 ب.ظ

تنفس می کند لحظه هایم ،

زیر ِ هوای فرو افتاده ی شب،

اشتیاقی است در نگاهم،

برای ِ خواب دیدن!

هوا را پس می زنم ،

با پلکهایم !

شاید از انسداد ِ بیداری عبورکنم ...!

تنها پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:57 ب.ظ

سردم است،
اصطکاک ِ مدام ِ دستهایم چاره ساز نیست!
عادت ِ دستهایم را می دانم !
راستی! دستهای تو هم اینگونه اند!
نــــــــَـــــه!!!!!!!!!!؟

* پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:58 ب.ظ

امروز تورفتی
آرام و کلبه ی آرامشت را جاگذاشتی !
گفتی دلتنگت میشم!
حتما چون دلتنگ هستی می روی !
می دانم ..
برای نبودنت چیزی نمی ماند جز جای خالیت !

الهی بمیرم.اینجوری نگو دیگه.

تک ستاره ی عمرم... جمعه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:00 ق.ظ

یار زیبای من

من تو را دارم در لحظه ی افول باورها و آرزوهایم،پس با من همیشه بمان .

* جمعه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:01 ق.ظ

می هراسد دیروز،

از قرار ِ فردا!

که سپارد تو و من را به دل ِ فاصله ها،

من و تو اما ،

می سپاریم فردا،

به دل ِ پاک ِخدا.........

[ بدون نام ] جمعه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ق.ظ

زیر ِ شب،

زیر ِ مهتاب که نه !

زیر ِتاریکی ِ بی تو !

می شوم تار!

می شوم ،تیره ی تکرار!

باش بامن ،

زیر ِ این چتر سیاه!

برسانم به دل نقره ی ماه!

[ بدون نام ] جمعه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ق.ظ

سکوت.........!

لبهایم حیرانند....!

به خاطر جمله ی قبلیت باید بگم:من بیشتر.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد