عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

من...

من در این کلبه خوشم 

تو در آن اوج که، هستی خوش باش 

من به عشق تو خوشم 

توبه عشق هرکه،هستی خوش باش 

نظرات 1 + ارسال نظر
* دوشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:25 ب.ظ

عزیزم عشقش از جنس طلاست و نفسش ناز نفسهاست


قفسم را مشکن
تو مکن آزادم
گر رهایم سازی
به خدا خواهم مرد
من به زنجیر تو عادت دارم
با تو احساس سعادت دارم
به خدا خوشبختم
تو محبت کن و تا مهری هست
من بمانم
چو اسیری
به حریم قفست.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد