عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

روحش شاد...

 این شعر رو دوستم تو قسمت نظرات نوشته بود. دوست داشتم بزنم صفحه ی اصلی وبلاگم: 

((تقدیم به روح عزیز از دست رفته ام))
کرشمه‌ی ابر سفید در تشنگی خاک، مرا به تاراج برد، راهی شو...
این بهار ‌بی‌بهار
طولانی‌ترین بهار است
شکوفه‌هایش نشکفته
در یگانه‌ترین مرگ
پژمرده می‌شوند
شب‌بوهایش در نجوای با اندوه
بی‌بو می‌شوند
و شقایق‌هایش
عهد خود را با دشت می‌شکنند
این بهار بی‌بهار
بی‌رحم‌ترین بهارست
می‌خواهد تا مرز آشفتگی سکوت کند 

آشفتگیم با دیدنه رهایت به اوج می رسد .

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:34 ق.ظ

سلام صدف جان از صمیم قلب ازت متشکر و سپاسگزارم که به نظرات دوستانت در وبلاگت ارزش و احترام می گذاری .
ایشاالله همیشه تبریک و خوش ترین مطالب رو روی صفحه وبلاگت ببینم و بخوانم.

عباس یکشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:25 ق.ظ http://zohuredajal.blogsky.com

سلام.ممنون من خوبم.

عباس یکشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:27 ق.ظ http://zohuredajal.blogsky.com

آها از اون نظر.

علی یکشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:26 ق.ظ http://www.togan.blogfa.com

سلام.خوبی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد