عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

دیدار تو...

زنده ام با نام تو ...

پژمرده ام بی نام تو ...

حاضرم پرپر شوم ...

در محضر دیدار تو... 

نظرات 3 + ارسال نظر
افسانه دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:35 ب.ظ http://http://rangin-kaman87.blogfa.com/

سلام دوست عزیزم آپت زیباست منم منتظرتم

تنها سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:38 ق.ظ

خوشا آن دم که دلدارم تو باشی
همیشه تا ابد یارم تو باشی
دل و دلداده و دلبر همه تو
شراب و ساقی و جامم تو باشی

تنها سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ب.ظ

ما به هم نمی رسیم ...(من می گویم ) !


من باغ سنگین غم بر دوشم، چشم به آسمان دوخته ام !و تو ،


با حسرت یک دوستت دارم تا ابد


چشم در چشم من دوخته ای !


چیزی از زبانم نمی یابی

شاید جست و جو می کنی در چشمانم !می گویم :" زندگی یعنی اسیر حادثه ها بودن ، اسیر" !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد