عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

به همه خواهم گفت...

به همه خواهم گفت
به نسیمی که گذر خواهد کرد ،
به شهابی که درخشید به شب ،
به شب روشن پاک ،
به سپیدار بلند ،
به پرستو ،
که همی ترک کند لانه ی خویش ،
به همه خواهم گفت ،
 

به شرابی که به پیمانه تو می رقصد ،
و ترا مست کند شب همه شب ،
من به هر کوچه که تو می گذری ،
کوچه هایی که پر از خاطره است ...
به همه خواهم گفت : 

دل تو را میخواهد...

نظرات 1 + ارسال نظر
تنها دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:58 ب.ظ

صدای قدم هایت راکه میشنوم تمام صداهادرنظرم بی معنا

جلوه می کنند

ای بهترین تمام لحظاتم درسکوت روزهای زندگی ام ودرتاریکی

شبهای بی کسی ام ازتوسخن می گویم تمام لحظات دلتنگی ام

بهانه ی تورامیگیرند

برای امدنت لحظه ها نیز لحظه شماری میکنند وبرای دیدن

دوباره ات تمام دیده ها بی تابی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد