خوب من
تمام احساساتم مال توست
بهترین عطرهایم ار نفسهای تو ساخته می شود
من برای لبخندت دلتنگم و برای تمام حرفهایت....
باورنکن تنهایت را ،من در تو پنهانم تودرمنازمن به من نزدیکترتو،ازتوبه تو نزدیکترمنباورنکن تنهایت را، مایکدل ویک درد داریمما درعبورازکوچه عشق، بردوش هم سر می گذاریمدل تاب تنهایی ندارد، باورنکن تنهایت راهرجای این دنیا که باشی ، من باتوام تنهای تنهامن با توام هرجا که هستی ، حتی اگر یک لحظه یک روزباهم در این عالم نباشیماین خانه را بگذار وبگذر ، با من بیا تا کعبه ء دلباورنکن تنهایت را ، من باتوام منزل به منزل
خسته خسته ام چندان که سایه بر اندامم سنگینی میکندچیزی مرا به قسمت بودن نمی برد از واژه ی دو وجهی تکرار خسته ام من بی رمق ترین نفس این حوالیم از بودن مکرر بر دار خسته ام من با عبور ثانیه ها خرد می شوم از حمل این جنازه ی هوشیار خسته ام؛صدف جان این شعر از احمد شاملو است و چند روز قبل از ۲۹مهر پدر رها نوشته بود دوست دارم توی وبلاگت بیادگار بمونه متشکرم؛
خیلی خوبه.
سلام منتظرم
باورنکن تنهایت را ،من در تو پنهانم تودرمن
ازمن به من نزدیکترتو،ازتوبه تو نزدیکترمن
باورنکن تنهایت را، مایکدل ویک درد داریم
ما درعبورازکوچه عشق، بردوش هم سر می گذاریم
دل تاب تنهایی ندارد، باورنکن تنهایت را
هرجای این دنیا که باشی ، من باتوام تنهای تنها
من با توام هرجا که هستی ، حتی اگر یک لحظه یک روز
باهم در این عالم نباشیم
این خانه را بگذار وبگذر ، با من بیا تا کعبه ء دل
باورنکن تنهایت را ، من باتوام منزل به منزل
خسته خسته ام چندان که سایه بر اندامم سنگینی میکند
چیزی مرا به قسمت بودن نمی برد
از واژه ی دو وجهی تکرار خسته ام
من بی رمق ترین نفس این حوالیم
از بودن مکرر بر دار خسته ام
من با عبور ثانیه ها خرد می شوم
از حمل این جنازه ی هوشیار خسته ام
؛صدف جان این شعر از احمد شاملو است و چند روز قبل از ۲۹مهر پدر رها نوشته بود دوست دارم توی وبلاگت بیادگار بمونه متشکرم؛
خیلی خوبه.
سلام منتظرم