عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

ای خدا...

ای خدا... 

         یه دنیا 

               دلم گرفته

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 28 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:02 ب.ظ

از جنس بارانم،از جنس برگ های سرد و تب دار پاییزی،دخترشب های سرد آسمان ابری بهمنم

ولی گرمم به گرمی روز های عاشقانه،دلم شکننده تر از برگ های خوشرنگ پاییزیست که

در زیر پاهایتان خورد می شود هر روز،صدایش ولی آهسته تر از آن رعد و برق های

شبانگاهی ست.

دوست بی ریای دریایم ولی دشمن با هرچه نامردیست،آرامم ولی جوشان،خاموشم به

آهستگی فریاد،سردم به لرزانندگی لحظه های گرم تابستانی،قهوه ای گرمم ولی بی تو ای

خدا چه بی طعمم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد