عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو
عشق و مستی

عشق و مستی

عشق آن باشد که می میراندت ** در همه حال و همه احوال تو

منو درگیر خودت کن تا جهانم زیر و رو شه
تاسکوت هر شب من با هجومت روبرو شه
بی هوا بدون مقصد سوی طوفان تو میرم
منو درگیر خودت کن تا که آرامش بگیرم 

 


 

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:56 ب.ظ

هر کسی هم نفس شد دست آخر قفسم شد . من ساده به خیالم که همه کاروکسم شد. اون که عاشقانه خندید خندهای من دزدید زیر چشمه مهربونی خواب یک توطئه میدید.

یادت در ذهنم و عشقت در قلبم و عطر مهربانیت در تمام وجودت است عزیزم محبت را در پاکی نگاهت و صداقت را در وجود مهربانت معنی کردم و بدان که زیباترین لحظه هایم در کنار تو بودن است.

تنها سه‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:02 ب.ظ

باید بروم در خلوت سرخ
تا بتوانم ترانه ی آگاهی بخوانم
و خدا است تنها پناهم
خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

nima چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:24 ب.ظ http://nimafatehi.blogsky.com

سلام.
آی ناخدا آفتاب آرام برای خودت
طوفان کجاست.
مرسی که به من سر میزنی.

جوجو پر طلا چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:45 ب.ظ http://www.manoo-pishi.blogfa.com

یادش بخیر این آهنگـــــه.پر از احساسه.معلومه ادمـــ احساسی هستی

مرسی که اومدی

من و تو چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:03 ب.ظ

خوشگل بود فیض بردیم عزیزم

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد