به جاودانگی چشمانت
ایمان بایدآورد
و به سوگند لبانی که
عظمت آفرینش را در بوسه ای مکرر می کند.
آغوشت
حریمی که آفتاب را مدیون خویش می سازد،
و بازوانت
سایه ساری
که ذهن کوچک من
آرامش را در خنکای آن تفسیری دوباره می کند.
سخن که میگویی
کلمات
در پرده ی صدای تو نواخته می شوند،
و آنگاه که می خندی،
تمام خدایگان احسنت بر لب
از عرش کبریایی خویش به زیر می آیند
تا شکوه خلقتت را به تماشا بنشینند.
نگاهت
آیینه ای که تمام قد عشق را
از ازل بر من تابانیده،
و دستانت
نهایت زندگی ست
آنگاه که گیسوان پریشان اندیشه ام را
به نوازشی
گرفتار میکنی
***قربون چشمای قشنگت***
موفق باشید
ممنون که اومدی.
سلام گلم بیا تو این وبلاگ یکم بخند شاد شو البته وبلاگی که نوشتم غمگینه اما وبی که می نویسم وبلاگ ضد پسره بیا اگه متنی هم داری بیار خوشحال می شم راستی نظر بده ببینم کدوم وبلاگم بهتره شاده یا غمگینه
www.untiboyfmz.blogfa.com
کولاک کلمات عاشقانت نوازش دهندی دل و جان و روح هر بیننده و شنونده است .خوشیحال یار و همدوشت صدف جان
موفق باشی
تو دنیا دو نفر باش؛ یکی واسه خودت ؛ و یکی برای دیگری ؛ واسه خودت زندگی کن ؛ و برای دیگری زندگی باش ؛
بچه های ورزشی دوستت دارند